1:کتاب را باید همانند یک اسباب بازی در نظر گرفت. کودکان باید کتاب را لمس کنند، با آن بازی کنند و درآن جست و جو کنند... این یک نیاز بنیادین است تا، هنگامی که بزرگ شدند، کتاب را چیزی کسل کننده نپندارند.
2:مجبورکردن به خواندن اشتباهی بسیار بزرگ است: باید تلاش کرد کودکان به میل خود مطالعه کنند و این رغبت زمانی پدیدار میشودکه آنها مطالعه را عاملی برای خوشنودی خود بدانند.
3:درخواست مشاوره و بازدید از کتابخانهها میتواند برای آشنایی با کتاب و درونمایه های مناسب بسیار سودمند باشد. بیشتر وقتها، ما کتابهای مناسب سن و وضعیت کودکان را نمیشناسیم.
4:اجازه دهیم خود کودکان کتابشان را انتخاب کنند. کودکان باید خود کتاب مورد علاقهشان را که با احساسات و نیازهای آنها بیشترسازگاراست، انتخاب کنند. اما همیشه باید محتوا و واژگان کتابها را بررسی کرد تا مناسب سن آنها باشند. این کار به آنها کمک خواهد کرد تاشیوه انتخاب کتاب را که برای کودکان بسیار دشواراست، فراگیرند.
5:و از همه مهمتراینکه برزگترها باید به دنبال کتابهای بهتر باشند و آنها را بخوانند! اگر مایلیم کودکان مطالعه کنند، آنها باید ببینندکه ما بزرگترها نیز مطالعه میکنیم، زیرا معمولا کودکان رفتار و عمل بزرگترهای پیرامون خود را تقلید میکنند.