حاج آقا مجتبی تهرانی موسسه فرهنگی پژوهشی مصابیح الهدی ۱۸۴
صفحه گلها و درختان در هر باغ و بوستانی که باشند، هرقدر هم زیبا و آباد،
هرقدر هم بزرگ و دست نایافتنی؛ بدون باغبان اما دچار آفت و اندوه میشوند. دیگر
شکوفه به سر نمیآورند و به ثمر نمینشینند. دیگر با بهار نیز سر از خواب اندوه بر
نمیآورند و چشم به آفتاب نمیگشایند. باغ فدک، امت رسولالله صلیالله علیه و آله
و سلم است که از باغبان جدایش کردند و از طراوت و نشاط محرومش ساختند. این کتاب از بازنویسی نوارهای پیاده شده از هفده جلسه سخنرانی سال ۱۳۷۴ معظم له است که در این بازنویسی دو اصل حفظ
مطالب و حفظ لحن و سبک مورد توجه قرار گرفته. موضوع آن، مروری بر خطبه حضرت زهرا
سلام الله علیها در مسجد پیغمبر اکرم (صلوات الله علیه و اله) پس از رحلت پدر
بزرگوارشان میباشد. این خطبه نه تنها مسائل فدک را بهخوبی تبیین و حقانیت اهل
بیت در آن را به روشنی اثبات میکند بلکه مشتمل بر مضامین بلند در معارف اعتقادی
است. شایان ذکر است اصول اعتقادی با بیانی شیوا از توحید گرفته تا نبوت و معاد،
اسرار احکام، اوامر و نواحی قرآن، ذکر وضع مردم قبل از بعثت، مبارزات و سختیهای
پیامبر(صلواتالله علیه واله) و حضرت علی(علیه السلام) در راه پیروزی و تثبیت دین
خدا، فتنههای دشمنان و برخی مسلمان نماها در مسیر تثبیت اسلام، جانشینی علی(علیه
السلام) از طرف خدا توسط پیامبر(صلواتالله علیه و اله) در غدیر خم، رحلت
پیامبر(صلواتالله علیه و اله) و عهد شکنی برخی مسلمین، غصب خلافت و مخالفت با حکم
خدا و قرآن در مسائل خلافت، غصب فدک و مخالفت با احکام صریح الهی در قرآن و ... از
جمله مطالب این خطبه میباشد که در نهایت اختصار و در اوج زیبایی و استحکام بیان
شده است. عناوین اصلی این کتاب مشتمل به بر سه فصل می باشد؛ فصل اول به تشریح سخنرانی
حضرت زهرا (سلامالله علیها) پرداخته و مباحثی همچون اعتراض به غصب خلافت و سکوت
دیگران و دادخواهی درباره فدک را تحلیل میکند. در فصل دوم به احتجاج حضرت با
خلیفه دوم پرداخته و اشارهای نیز به عوام فریبی و فرافکنیهای او میکند ضمن آنکه
در خصوص استدلالهای حضرت فاطمه (سلامالله علیها) توضیحاتی میدهد. در فصل پایانی
نیز از بازگشت حضرت به خانه و گفت و شنود غریبانه و جانسوز ایشان با حضرت
امیرالمونین(علیه السلام) مطالبی را بیان مینماید که قلب هر حقیقت طلبی را به
درد میآورد. در طلوع آزادی پدیدآور: حمیدرضا شاهآبادی ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و
نوجوانان تعداد صفحات: ۳۶ این روزهای آخر، زمان چقدر کند میگذرد. هوای گرگ و میش این دم آخر انگار
تمامی ندارد. شبهای زمستان است و جوش و خروش مردم و شوق آزادی، سرمای بهمن را به
گرمایی حیات بخش و امیدی روشن بدل کرده است. در چشمها درخششی عجیب وجود دارد، چشمهایی
دوخته به آسمان، در انتظار طلوع آزادی ... «در طلوع آزادی» گزارشی است داستانی از وقایع روزهای ۲۱ و ۲۲
بهمن ماه ۱۳۵۷ به قلم
حمیدرضا شاهآبادی. در این کتاب که عنوانی است از "مجموعۀ روزهای خدا"، نویسنده وقایعی
را شرح میدهد که گویای پیوستن ارتش به نیروهای انقلابی و روزهای منتهی به پیروزی
انقلاب است. پیوستن همافران به نیروهای مردمی یکی از فرازهای بسیار جالب از تاریخ
این دوره است که به خوبی در این کتاب روایت شده است. پایان این کتاب اما به تلخی تمام دوران سیاه ظلم پایان میدهد و صدای
انقلاب ملت ایران لبخند گمشدۀ مردم را به آنها باز میگرداند. شکنجهگران میگویند پدیدآور: قاسم حسنپور ناشر: موزه عبرت ایران تعداد صفحات: ۵۷۶ نگاهی اجمالی به تاریخ دوره پهلوی و مطالعۀ اسناد برجای مانده از جنایتهای
این رژیم بیانگر شبهای دیرپا و ظلمت بیانتهای آن دوران است. این نردههای فولادی و دیوارهای بلند، این سلولهای درد و اتاقهای شکنجه
و این مأموران عذاب و شکنجهگران آزادی، حرفهای زیادی دارند برای گفتن... «شکنجه گران میگویند» روایتگر اعترافات بهمن نادریپور (تهرانی) و
فریدون توانگری (آرش)، دو تن از مشهورترین شکنجهگران ساواک در زمان شاه است که پس
از انقلاب، در زندان یا در دادگاه بیان میکنند و سپس در روزنامهها منعکس میشود.
این کتاب بخشی است از کارنامۀ سیاه ساواک، به انضمام اسناد و آلبوم تصاویری از آن
دوره که نمایانگر جنایاتهای این سازمان مخوف است. تبیین نقش دستگاه اطلاعاتی در رژیم پهلوی و جایگاه آن، زمینههای پیدایش
کمیتۀ مشترک ضد خرابکاری، بررسی فضای بازِ سیاسی پس از سال ۱۳۵۵، «فروپاشی دژ»، تصرف و تسخیر کمیتۀ مشترک و دستگیری شکنجه
گران، اعترافات تهرانی، آرش و بقیه در هشت جلسه دادگاه، اعترافات دیگر بازجویان و
شکنجهگران ساواک و در نهایت، اسناد و عکسهای مستند از مطالب مهم این کتاب به
شمار میآید. گرگسالی پدیدآور: امیرحسین فردی ناشر: سوره مهر تعداد صفحات: ۴۰۰ زمین زیر پوششی از برف و یخ، نای نفس کشیدن
نداشت و این دشت بزرگ که زمانی اجتماع گلهای آزاد و پروانههای رنگارنگ بود، در
زیر پای گرگهای درنده و وحشی زخمهای عمیق خورده و ناخوش احوال است. زمستان خیال رفتن ندارد و بساطش را سنگینتر از
همیشه پهن کرده، نشانی از آهوان وحشی و پروانههای زیبا دیده نمیشود و خورشید
رویش را از زمین گرفته است. سال، سال مرگ است و خبری از روشنی و امید نیست، سال،
سال گرگهاست که بر این دشت جولان میدهند و در کمین آهوان آن نشستهاند. گرگ سالی
نه یک سال که سالها بر سرزمین آهوان خرامان این دشت حکمرانی میکرد ... رمان گرگسالی روایتی است استعاری و نمادین از
یک فراز تاریخی در ایران. این اثر به خوبی توانسته است استعمار و هجمۀ آمریکا را
در دورۀ پهلوی بر ایران به نمایش بگذارد. داستان این کتاب آیینهایست از تاریخ پهلوی دوم
و حوادث پیش از انقلاب اسلامی؛ ماجرا از این قرار است که آمریکاییها و اسرائیلیها
در اطراف مجتمع اقتصادی کشاورزی مغان دست به اصلاح نژاد گرگ ها میزنند، اما این
گرگهای اصلاح نژاد شده توسط آمریکاییها مبدل به گرگهای آدمخواری میشوند و به
جان مردم آنجا میافتند و عرصه و زندگی را بر آنها تنگ میکنند. آنها قصد دارند
گرگهای آدم خواری را در این منطقه تربیت کنند تا بتوانند برای کشتن افراد انقلابی
ازآنها استفاده کنند. نویسنده این اثر، مضمونی ضد استعماری را در غالب داستانی
جذاب و زبانی روان به مخاطب منتقل میسازد و تصویری کنایه آمیز و نمادین از گرگهای
واقعی را به خواننده مینمایاند. رمان گرگسالی، نامزد دریافت جایزه چهاردهمین جشنوارۀ ادبی شهید حبیب غنی
پور شده است. موهای تو خانه ماهیهاست پدیدآور: محمدرضا شرفی خبوشان ناشر: علمی و فرهنگی تعداد صفحات: ۷۱ راستی که تصویر تو در این آب زلال چقدر زیباتر شده؛ این ماهیها چه
سرخوشانه بازی میکنند در آب این چشمه، وقتی تو در آب نگاه میکنی ... انگار
موهای تو خانۀ ماهیهاست ... «موهای تو خانه ماهیهاست» روایتگر گوشههایی از زندگی پسر نوجوانی است
که در یکی از روستاهای ورامین زندگی میکند. پدر این نوجوان از انقلابیون و
طرفداران امام خمینی است که با توزیع اعلامیههای امام در روستا، نقش خود را در
مبارزات انقلابی ایفا میکند. یک روز دخترکی عرب، مکاشفهوار بر او ظاهر میشود و
از اتفاقات نامعلومی از زمانهای دور و نزدیک خبر میدهد. گاهی به وقایعی نهچندان
دور اشاره میکند و گاهی به حادثهای نزدیک. در این داستان گوشههایی از تاریخ را
میخوانیم که نقطۀ عطف آن پیروزی انقلاب اسلامی است. در این داستان دو واقعۀ مهم
تاریخی هر بار به هم نزدیک میشوند، عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام که با
حضور دخترک عرب یادآوری میشود و قیام مردم ورامین که در اعتراض به دستگیری امام
خمینی صورت میگیرد. دخترک عرب شاید شاهدی است بر تمام مبارزات حق علیه باطل و
آمده است تا مسیر روشن حق را به پسرک بنمایاند. این داستان بیانگر جلوهای از
مردانگی و غیرت مردم آزادی خواه و انقلابی ورامین است که پا به پای دیگر قهرمانان
انقلاب، نقشی
اثرگذار در نهضت بزرگ انقلاب داشتند و نام و یادشان در تاریخ این پیروزی بزرگ ماندگار
شد.
بحثی کوتاه پیرامون خطبه فدک
در جای جای این کتاب از تصاویری استفاده شده است که به یاری حرفها و کلمات میآید
و خواننده را با خود به حال و هوای آن روزهای سال ۱۳۵۷ میبرد.
«رفته رفته غروب روز بیست و دوم بهمن از راه میرسد. آخرین روز از تاریخ دوهزار و
پانصد سالۀ شاهنشاهی به پایان خود نزدیک میشود. بیشتر پادگانها، کلانتریها و
وزارتخانهها به دست مردم افتاده است. درگیریهای پراکنده در شهر هنوز ادامه دارد...»
مردم کمکم نشانههای طلوع خورشید آزادی را مشاهده میکنند و در سپیده دم انقلاب
دستهای یکدیگر را به گرمی میفشارند. این لحظات پُرالتهابِ آخر، گویای مبارزات
مردم تا پایان عمر رژیم پهلوی است و تا چشمشان به خورشید پیروزی روشن نشود نیز،
دست از تلاش برنخواهند داشت.
سردی سلولهایی که پشت دیوارهای بلند زندان، از هر طرف عرصه را بر مردان و زنان
انقلابی تنگ کرده و قامت بلند و استوارشان را در تنگنای حصارها و زیر سقفهای
کوتاه خم میکرد نیز نتوانست اندیشۀ آزاد و چشمان بیدارشان را اسیر و خاموش کند.